English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
electro optics U وسایل نشانه روی الکترونیکی دوربینهای نشانه روی الکترونیکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vector sights U دوربینهای نشانه روی بمب دوربینهای جانبی
solid-state U وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
electronic office U محل تجهیزات الکترونیکی دفتر الکترونیکی
electronic U پردازش داده با استفاده از وسایل الکترونیکی و کامپیوتر
pointers U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
pointer U نشانه گرافیکی برای بیان محل نشانه گر روی صفحه نمایش
electronic U شخصی که متخصص کار روی وسایل الکترونیکی است
optical sight U وسایل نشانه روی بصری
ebam U Addressed ElectricBeam دستگاه ذخیره الکترونیکی که از مدارهای الکترونیکی برای کنترل اشعهای از یک سطح نیمه هادی اکسید فلز خوانده یا در ان می نویسد استفاده میکندemory
battery integration end radar display U وسایل توزیع اتش الکترونیکی پدافند هوایی و رادارهای مربوطه
windage U تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
cybernetics U مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
electronic element U بخش الکترونیکی قسمت الکترونیکی
no drop image [تصویر نشانه که در حین عملیات کشیدن و قرار دادن ایجاد میشود و وقتی که نشانه گر روی شی است و میتواند شی مقصد باشد.]
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
sighting shot U تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
rack U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
wracked U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
racks U فریم محافظ فلزی برای تختههای مدار الکترونیکی و وسایل جانبی مثل دیسک درایو
paperless U شرکت الکترونیکی یا شرکتی که از کامپیوتر و سایر قط عات الکترونیکی برای کارهای شرکت استفاده میکند و از کاغذ استفاده نمیکند
ToolTips U برنامهای که تحت ویندوز کار میکند و یک خط از متن را زیر یک نشانه نشان میدهد وقتی که کاربر نشانه را روی آن قرار میدهد
symbolically U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
symbolic U آنچه به عنوان نشانه کار میکند و یا از نام نشانه یا برچسب استفاده میکند
electronic U کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
bank U مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
banks U مجموعهای از وسایل حافظه الکترونیکی که بهم وصل می شوند تا یک فضای بزرگ حافظه ایجاد کنند
whiter U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
whitest U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
white U پایگاه داده کاربران و آدرس پست الکترونیکی آنها ذخیره شده در اینترنت که به سایر کاربران کمک میکند تا آدرس پست الکترونیکی را پیدا کنند
e mail U علامت اختصاری پست الکترونیکی پست الکترونیکی
electrosensitive printer U چاپگر حساس الکترونیکی چاپگر با حساسیت الکترونیکی
hardwired logic U تابع منط قی یا برنامهای که در سخت افزار نصب شده است و از وسایل الکترونیکی مثل دروازه ها و نه نرم افزار استفاده میکند
peach design U نقش هلو [این نقش هم بصورت شکوفه درخت هلو به نشانه بهار و هم بصورت میوه به نشانه طول عمر در فرش های چین بکار می رود.]
sight alinement U تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
preset vector U دستگاه نشانه روی بمب خودکار دستگاه نشانه روی پیش تنظیم بمب
split cameras U دوربینهای زوجی دوربینهای دوقلو
electronic U الکترونیکی
electronic pen U قلم الکترونیکی
electronic calculator U حسابگر الکترونیکی
graphics U وسیله الکترونیکی
adapter U وسیله الکترونیکی
electronic printer U چاپگر الکترونیکی
electronic publishing U انتشارات الکترونیکی
snail mail U و نه پست الکترونیکی
electronic magazine U مجله الکترونیکی
electronic security U تامین الکترونیکی
electronic components U اجزاء الکترونیکی
electronic navigation U ناوبری الکترونیکی
electronic element U عنصر الکترونیکی
electronic filling U پر کردن الکترونیکی
electronic countermea sures U اقدامات ضد الکترونیکی
electronic interfrence U تداخل الکترونیکی
electronic counter measure U جنگهای الکترونیکی
electronic mail U پست الکترونیکی
electronic counter counter measures U اقدامات ضد ضد الکترونیکی
electronic control U فرمان الکترونیکی
electronic control U کنترل الکترونیکی
electronic control U تنظیم الکترونیکی
electronic brain U مغز الکترونیکی
electronic beam U اشعه ی الکترونیکی
electronic computer U کامپیوتر الکترونیکی
electronic music U موسیقی الکترونیکی
electrical interception U رهگیری الکترونیکی
electrical communications U ارتباطات الکترونیکی
elctron tube U لامپ الکترونیکی
electronic deception U فریب الکترونیکی
computer U ماشین الکترونیکی
e-mail [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
email [short for electronic mail] U پست الکترونیکی
computers U ماشین الکترونیکی
strobe U ا ز یک مدار الکترونیکی
pos U قط ه فروش الکترونیکی
bins U بلوک سه بعدی الکترونیکی
bin U بلوک سه بعدی الکترونیکی
electronic modulation U مدولاسیون اطلاعات الکترونیکی
electronic fund transfer U ارسال الکترونیکی دارائی
electronic data processing U پردازش الکترونیکی داده
electronic countermea sures U پیش گیریهای ضد الکترونیکی
electronic camputer U ماشین حساب الکترونیکی
amusement arcade U سالن بازیهای الکترونیکی
electrosensitive paper U کاغذ حساس الکترونیکی
integrate electronic component U قطعه الکترونیکی مجتمع
eft U انتقال الکترونیکی سرمایه
electronic voltmeter U ولت سنج الکترونیکی
electronic transfer of data U انتقال الکترونیکی اطلاعات
eft U انتقال الکترونیکی دارائی
edp manager U مدیرداده پردازی الکترونیکی
electronic power supply U منبع تغذیه الکترونیکی
electronic spreadsheet U صفحه گسترده الکترونیکی
electronic U الکترونیکی مربوط به الکترونیک
electronic warfare U میدان جنگ الکترونیکی
industrial electronic computer U ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
OR function U پیاده سازی الکترونیکی تابع OR
electronically programmable U برنامه پذیر به صورت الکترونیکی
videos U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
trunk exchange U مرکز تلفن با سیستم الکترونیکی
electronic data processing system U سیستم پردازش الکترونیکی داده
videoing U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
EXOR U پیاده سازی الکترونیکی تابع EX OR
videoed U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
video U فرافرستی الکترونیکی اطلاعات مرئی
electronic security U رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
microsoft U برنامهای در ویندوز که پست الکترونیکی
EXNOR U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
exclusive U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
replying U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gates U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
non equivalence function U پیاده سازی الکترونیکی تابع NEQ
NEQ U پیاده سازی الکترونیکی تابع NER
motorola U سازنده تجهیزات الکترونیکی شامل ریزپردازنده ها
electronic navigation U هدایت هواپیما یا کشتی بادستگاههای الکترونیکی
responsor U دستگاه گیرنده و جواب دهنده الکترونیکی
facsimile transceiver U واحدی برای انتقال و دریافت الکترونیکی
balloon reflector U بالن منعکس کننده امواج الکترونیکی منعکس کننده امواج الکترونیکی بالن
replied U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
replies U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
sense U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
reply U پاسخ دادن به پیام پست الکترونیکی
gate U مدار الکترونیکی که تابع NOR را انجام میدهد
gate U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
an system U سیستم الکترونیکی نیروی زمینی و دریایی
electronically U مراجعه به دستورات بااستفاده از روشهای الکترونیکی
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXNOR
gate U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
gates U مدار الکترونیکی که تابع OR را انجام میدهد
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع NAND
sensed U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
senses U آزمایش وضعیت یک وسیاه یا قطعه الکترونیکی
gates U پیاده سازی الکترونیکی تابع EXOR
traced U نشانه
mark U نشانه
cue U نشانه
reminiscences U نشانه
traces U نشانه
portents U نشانه
cues U نشانه
marks U نشانه
attributes U نشانه
trace U نشانه
markers U نشانه
presage U نشانه
presaged U نشانه
presaging U نشانه
ikons U نشانه
omen U نشانه
icons U نشانه
marker U نشانه
omens U نشانه
indicative U نشانه
signal U نشانه
signaled U نشانه
signalled U نشانه
presages U نشانه
symptomless U بی نشانه
icon U نشانه
portent U نشانه
cursor U نشانه گر
emblems U نشانه
token U نشانه
bench mark U نشانه
attributing U نشانه
cursors U نشانه گر
symptoms U نشانه
symptom U نشانه
indications U نشانه ها
emblem U نشانه
tokens U نشانه
emblematic U نشانه
one address U با یک نشانه
sacrament U نشانه
reminiscence U نشانه
symbol U نشانه
sacraments U نشانه
attribute U نشانه
electroluminescing U که نور را طبق روشنایی الکترونیکی انتشار میدهد
electroluminescent U قابل انتشار نور طبق روشنایی الکترونیکی
electronic U داده ارسال شده به صورت باسهای الکترونیکی
electrically erasable read only memory U حافظه الکترونیکی پاک شدنی فقط خواندنی
new U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
shouting U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
new- U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
shouts U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
newer U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
edp U پردازش داده بااستفاده از قط عات کامپیوتری و الکترونیکی
newest U وسیله الکترونیکی که اخیرا اختراع شده باشد
shout U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
proms U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
proms U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
prom U حاقظه الکترونیکی که داده روی آن ذخیره میشود
prom U وسیله الکترونیکی برای برنامه نویسی PROM
amplifiers U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
shouted U نوشتن پیام یا بیت الکترونیکی با حروف بزرگ
equipment bay U محفظه یا جعبهای که تجهیزات الکترونیکی در ان نصب میشود
amplifier U مدار الکترونیکی که قدرت یک سیگنال را افزایش میدهد
Videotex U تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
peripheral U و تنها محدود به سرعت مدار الکترونیکی است
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com